سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازار شپش فروشها

از: یک زن و شوهر  شنبه 86/2/8  ساعت 9:0 صبح  

استفاده از سوسک برای زیبایی پوست خانمها!

۱- ابتدا تعدادی سوسک سرزنده و شاد را جمع آوری کنید. (این سوسکها را به راحتی در دسترس همگان است، فقط کمی چالاکی برای گرفتن آنها کافیست.)

۲- بد نیست که این سوسکها در محیطی دلخواه باشند تا لحظات آخر خوشایندی را سپری کنند. محفظه می تواند شیشه مخلوط کن یا میکسر باشد. ضمنا مواد مجاز افزودنی جزئی از اسرار این عصاره است!

 

۳-سپس شیشه میکسر را برداشته و بر روی دستگاه می گذاریم. بد نیست برای آخرین بار نگاهی به سوسکها بیاندازیم.

۴-در این لحظه دستمان را بر روی شیشه نگه داشته و دستگاه را روشن می کنیم تا سوسکها خوب میکس شوند. نگاه کردن به قطعات بدن سوسکها در هوا باعث نشاط میشود. پس دستتان را طوری روی شیشه قرار دهید که همه ماجرا را ببینید.

۵-سپس مقداری مایع که این هم جزئی از اسرار است را به محفظه اضافه میکنیم. حتما مطلع هستید که در آسیای شرقی همیشه سالیان سال اسرار حفظ می شده تا به نسل بعدی برسد.

۶-خوب معجون آماده است. حال خانمی را که می خواهد پوستی زیبا، جوان، بدون چروک و شاداب داشته باشد را کمی دلداری داده و به او بگویید به آینده ای که میتواند با این پوست زیبا داشته باشد فکر کند.

۷-یادتان باشد که شما حتما جلوی بینی و دهان خود را بپوشانید. این صرفا به خاطر رعایت بهداشت است، نه چیز دیگر!

۸-عصاره را با یک قلمو کم کم به تمام صورت بمالید. حواستان باشد که این معجون برای موها مضر است. پس مواظب موهای سر باشید!

۹-خوب برای اینکه از صحت گفته های ما مطمئن شوید میتوانید پاهای سوسکهای قربانی شده را در روی صورت خانم جوان مشاهده کنید. این پاها فقط برای جلب اعتماد شما تعبیه شده است!

۱۰-خوب در اینجا حاصل این عملیات دیده می شود که ظاهرا بسیار راضی و خشنود است، پس چرا مشتری بعدی شما نباشید؟!!


نظرات شما ()

از: یک زن و شوهر  سه شنبه 86/2/4  ساعت 9:0 صبح  

چگونه در انجام کارهای روزانه، بیشترین کارایی را داشته باشیم؟ (5)

تکنیک چهارم: نتایج کارهایتان را در نظر بگیرید   

اوریسون سوویت ماردِن: عظمت هر انسانی، موفقیت هر انسان موفقی، به نسبت نیروهایی است که در یک مجرای مشخص به کار گرفته است.

مشخصه‌ی هر متفکر برتر، توانایی او در پیش‌بینی دقیق پیامدهای انجام دادن یا انجام ندادن هر کاری است. مهمترین عوامل تعیین کننده‌ی میزان اهمیت هر کار و فعالیتی، پیامدهای بالقوه‌ی آن است. دید بلند مدت بیش از هر عامل دیگری، در تعیین میزان موفقیت شما در زندگی و کار نقش دارد.

کسانی که دورنمای بلند مدتی از زندگی و حرفه‌ی خود دارند، همیشه در مورد وقت و فعالیتهایشان بهتر از کسانی تصمیم‌گیری می‌کنند که کمتر به آینده خود می‌اندیشند.

قانون : تفکر بلند مدت باعث بهبود تصمیم‌گیریهای کوتاه مدت است.

افراد موفق به پنج یا ده یا بیست سال آینده فکر می‌کنند. انتخابها و رفتارهای زمان حال خود را تجزیه و تحلیل می‌کنند تا از همخوانی آنها با آینده‌ی بلند مدت دلخواهشان اطمینان یابند.

در کارتان هم، داشتن یک تصویر ذهنی روشن از آنچه در بلند مدت واقعاً برایتان اهمیت دارد، تعیین اولویتهای کوتاه مدت شما را بسیار آسانتر می‌کند. هر کار مهمی پیامدهای بالقوه بلند مدتی دارد و پیامدهای بلند مدت هر کار غیر مهم و غیر ضروری، در حد صفر یا بسیار ناچیز است. پس پیش از شروع هر کاری، همیشه باید از خودتان بپرسید: «پیامدهای بالقوه انجام دادن یا ندادن این کار چیست؟»

قانون: نیات آینده در اعمال کنونی ما مؤثر است و اغلب تعیین کننده آنهاست.

هر چه اهداف آینده‌ی شما واضح‌تر باشد، این وضوح تأثیر بیشتری در کارهای فعلی شما خواهد گذاشت. با داشتن یک دید بلند مدت واضح، بسیار بهتر می‌توانید کار فعلی‌تان را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که این کار با آنچه می‌خواهید در نهایت به آن برسید همخوانی دارد. افراد موفق کسانی هستند که آماده‌اند رضایت خاطر کوتاه مدت را به تعویق بیاندازند و با از خود گذشتگی در کوتاه مدت از کامیابی‌های بیشتری در بلند مدت بهره‌مند شوند. و برعکس، افراد ناموفق بیشتر به خوشحالی کوتاه مدت و رضایت خاطر آنی فکر می‌کنند و به آینده بلند مدت توجه اندکی دارند.

دنیس ویتلی، سخنران انگیزه آفرین، می‌گوید:« بازندگان به کارهایی می‌پردازند که تنش‌زدا است، در حالی که برندگان به کارهایی می‌پردازند که هدف‌رسان است».

بعنوان مثال، زود سر کار رفتن، مطالعه‌ی منظم در زمینه‌ی حرفه‌ای، شرکت در کلاسهای افزایش مهارت، و تمرکز روی کارهای پرارزش حرفه‌ای، همگی دست به دست هم می‌دهند و تأثیر مثبت عظیمی در آینده شما خواهند داشت. برعکس، در آخرین لحظه سر کار رفتن، روزنامه خواندن، نوشیدن قهوه، گپ زدن با همکاران، هر چند در کوتاه مدت سرگرم کننده و لذت‌بخش به نظر می‌آید، اما در بلند مدت به ناگزیر منجر می‌شود به عدم ترقی، نگرفتن حداقل نمره لازم، ‌و یأس و دلسردی.

اگر کار یا فعالیتی پیامدهای مثبت و بالقوه‌ی فراوانی دارد، آنرا در صدر اولویتها بگذارید و بدون ‌معطلی آنرا شروع کنید. همچنین کاری که اگر سریعاً و به خوبی انجام نشود، پیامدهای بالقوه و منفی زیادی خواهد داشت، را نیز باید در صدر اولویت قرار بگیرید.

هر انگیزه‌ای علتی دارد. وقتی عمل یا رفتاری را به وضوح شناسایی کردید و آنرا انجام دادید، هر قدر تأثیرات مثبت بالقوه آن در زندگیتان بیشتر باشد، شما هم انگیزه بیشتری برای غلبه بر سستی و تعلل و اتمام سریع آن کار خواهید داشت.

اگر کارهایی را که می‌تواند تغییر عمده‌ای در شرکت شما یا آینده‌تان ایجاد کند به طور مداوم شروع کنید و به اتمام برسانید، هم تمرکز خود را حفظ کرده‌اید و هم پیشرفت خود را.

زمان به هر حال می‌گذرد. مهم این است که شما چطور از وقتتان استفاده کنید و در پایان هفته‌ها و ماههایی که می‌گذرند به کجاها برسید. این که به کجاها می‌رسید، نتیجه‌ی توجهی است که به عواقب احتمالی اعمال خود در کوتاه مدت نشان می‌دهید. اندیشیدن مداوم با پیامدهای بالقوه انتخابها و تصمیم‌گیریها و رفتارهایتان، یکی از بهترین راه‌ها برای تعیین اولویتهای حقیقی کار و زندگی فردی شماست.

نتیجه:

به طور منظم فهرست کارها و فعالیتها و پروژه‌هایتان را مرور کنید. همیشه از خود بپرسید: «کدام پروژه یا فعالیت است که اگر به بهترین نحو و به موقع انجام بدهم، بیشترین تأثیر مثبت را در زندگی‌ام خواهد گذاشت؟»

هدف خود را چیزی در نظر بگیرید که می‌تواند بیشترین کمک را به شما بکند، و مهم نیست آن چیز چه باشد، برای دستیابی به آن، برنامه‌ریزی کنید و بدون ‌معطلی به آن بپردازید. این سخن فوق‌العاده «گوته» را به خاطر بسپارید: «کافی است کار را شروع کنید تا ذهن شما گرم شود؛ ادامه بدهید، کار به انجام می‌رسد!»


نظرات شما ()

از: یک زن و شوهر  پنج شنبه 86/1/30  ساعت 9:0 صبح  

چگونه در انجام کارهای روزانه، بیشترین کارایی را داشته باشیم؟ (4)

تکنیک سوم: استفاده از قاعده 80/20   

یوهان ولفگانگ فون گوته: همیشه وقت کافی داریم؛ به شرط آنکه فقط و فقط بخواهیم درست از آن استفاده کنیم.

قاعده 80/20 یکی از سودمندترین قواعد مدیریت زمان و زندگی است. نام دیگر آن « اصل پارتو» است زیرا آقای «ویلفردو پارتو» اقتصاددان ایتالیایی برای نخستین بار آنرا در سال 1895 مطرح کرد.

پارتو متوجه شد که مردم جامعه‌اش را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:

اقلیت بسیار مهم: یعنی 20 درصدی که از نظر پول و نفوذ در صدر قرار داشتند.

اکثریت کم اهمیت: یعنی 80 درصدی که در سطح پایین قرار داشتند.

تقریباً تمام فعالیتهای اقتصادی، تابع این اصل هستند. به عنوان مثال، این اصل می‌گوید که 80 درصد از نتایجی که به دست می‌آورید، به دلیل 20 درصد از فعالیتهای شماست. مثلاً 20 درصد از مشتریان شما، 80 درصد از فروش شما را به خود اختصاص می‌دهند؛ و یا 20 درصد از تولیدات یا خدماتی که ارائه می‌دهید، 80 درصد از سود شما را تأمین می‌کند؛ 80 درصد از ارزش فعالیتهای شما، نتیجه 20 درصد از کارهای شماست، و الی آخر . یعنی اینکه اگر فهرستی از ده مورد کار دارید، دو مورد از آنها، معادل یا حتی بیش از مجموع هشت مورد دیگر ارزش دارند.

پس: هر یک از کارهای فهرست شما ممکن است یه یک اندازه زمان ببرد. ولی دو تا و اغلب یکی از آنها، پنج یا ده برابر ارزش بیشتری نسبت به بقیه‌ی کارها دارد و شما آن کار را ابتدا باید انجام دهید.

متأسفانه بیشتر افراد در مورد همین اقلیت بسیار مهم، تعلل می‌کنند، و در عوض، خود را با 80 درصد کم‌اهمیت (اکثریت کم‌اهمیت) مشغول می‌کنند.

اغلب افرادی را مشاهده می‌کنید که در تمام روز مشغول‌اند اما کار خیلی کمی انجام می‌دهند. دلیل آن هم تقریباً همیشه این است که به انجام دادن کارهایی می‌پردازند که ارزش کمی دارند و حال آنکه در انجام دادن یکی دو کاری که واقعاً می‌تواند در مؤسسه یا زندگی حرفه‌ای‌شان تحول واقعی ایجاد کند تعلل می‌کنند.

دقت کنید: در اغلب مواقع، ارزشمندترین کارهایی که در هر روز می‌توانید انجام بدهید، کارهای سخت‌تر و پیچیده‌تر هستند. اما نتیجه و پاداشی که پس از اتمام موفقیت‌آمیز آنها برای شما خواهد داشت، می‌تواند بزرگ باشد. به همین دلیل باید قاطعانه از صرف وقت روی کارهایی که جزء 80 درصد کم اهمیت هستند خودداری کنید، آن هم در جایی که هنوز 20 درصد کارهای ارزشمند انجام نشده‌ای، باقی مانده است.

قبل از شروع هر کاری همیشه از خودتان بپرسید:« آیا این کار جزء 20 درصد بالاست یا 80 درصد پایین؟»

یادتان باشد: تکرار در انتخاب کاری که تصمیم می‌گیرید انجام بدهید، نهایتاً به عادتی تبدیل می‌شود که ترک آن سخت است. اگر تصمیم بگیرید هر روزتان را با انجام دادن کارهای کم‌ارزش شروع کنید، به زودی عادت می‌کنید که همیشه به سراغ کارهای کم ارزش بروید و این یک عادت غلط است که در خود می‌پرورانید.

سخت‌ترین قسمت هر کار مهم این است که قبل از کارهای دیگر آنرا شروع کنید. وقتی عملاً یک کار مهم را آغاز می‌کنید، به طور طبیعی انگیزه‌ی ادامه‌ی آن در شما ایجاد می‌شود. قسمتی از ذهن شما عاشق این است که به امور مهمی مشغول باشد که واقعاً مؤثرند. وظیفه‌ی شماست که این قسمت از ذهنتان را دائماً به فعالیت وادارید.

حتی فکر کردن به شروع و اتمام یک کار مهم به شما انگیزه می‌بخشد و کمکتان می‌کند که بر سستی و تعلل خود غلبه کنید. واقعیت این است که در اغلب موارد، زمان لازم برای انجام دادن یک کار مهم معادل همان زمانی است که برای یک کار کم اهمیت در نظر گرفته‌اید. با این تفاوت که از اتمام هر کار ارزشمند و مهمی احساس رضایت و غرور عظیمی به شما دست می‌دهد. اما وقتی که با صرف همان مقدار وقت و انرژی یک کار کم ارزش را به پایان می‌برید احساس رضایت شما صفر یا خیلی کم است.

زمان یعنی داشتن کنترل بر کاربعدی‌تان و همیشه آزاد هستید که کار بعدی را خودتان انتخاب کنید. توانایی شما در تشخیص کارهای با اهمیت و بی‌اهمیت مهم‌ترین تعیین کننده‌ی موفقیت شما در زندگی و کار است.

افراد تأثیرگذار و پربار همیشه خود را منضبط می‌سازند تا مهمترین کاری را که در پیش رو دارند آغاز کنند. آنها بیش از افراد معمولی کار می‌کنند و نتیجتاً بسیار خوشبخت‌ترند. شما هم باید به همین روش کار کنید.

نتیجه:

همین امروز فهرستی از تمامی هدفها و فعالیتها و پروژه‌ها  و مسؤلیتهای اساسی خود در زندگی تهیه کنید. مشخص کنید که کدامیک از آنها جزء کارهای با اهمیت (اقلیت بسیار مهم) هستند. همین امروز عزم خود را جزم کنید که از این پس وقت خود را ابتدا بر روی کارهای با اهمیت صرف کنید و وقت کمتری را صرف فعالیتهای کم اهمیت‌تر بکنید.


نظرات شما ()

از: یک زن و شوهر  یکشنبه 86/1/26  ساعت 9:0 صبح  

چگونه در انجام کارهای روزانه، بیشترین کارایی را داشته باشیم؟ (3)

تکنیک دوم: برای هر روز از قبل برنامه‌ریزی کنید

آلن لاکین: «برنامه‌ریزی یعنی آوردن آینده به زمان حال تا بتوانید همین الان کاری برایش انجام دهید.»

حتماً  این سؤال قدیمی را شنیده‌اید که : «فیل را چطور می‌خورند؟» که البته جوابش این است:«لقمه لقمه!»

حالا کارهای مهم را چگونه انجام می‌دهید؟ مطمئناً اول آنرا به فعالیتهای کوچکتر تقسیم کرده و سپس با اولی شروع می‌کنید.

ذهن شما، قدرتمند‌ترین ابزار شما برای غلبه بر سستی و تعلل و افزایش بهره‌وری شماست. توانایی شما در تعیین هدف و برنامه‌ریزی و اقدام به آنها مسیر زندگی شما را مشخص می‌کند. همین فکر کردن و برنامه‌ریزی کردن تواناییهای ذهنی شما را آزاد می‌سازد و خلاقیت شما را به حرکت درمی‌آورد و انرژیهای ذهنی و جسمی شما را افزایش می‌دهد.

برعکس، همانطور که الکس مکنزی می‌گوید: «اقدام بدون برنامه‌ریزی، علت همه شکستهاست.»

هر قدر برنامه‌ی بهتری داشته باشید، راحت‌تر می‌توانید بر سستی و تعلل غلبه کنید. یکی از مهم‌ترین هدفهای شما در کار باید این باشد که در ازای سرمای‌گذاری جسمی و عاطفی و ذهنی‌تان بیشترین بازده‌ی ممکن را به دست آوردید. هر یک دقیقه‌ای که صرف برنامه‌ریز می‌کنید، ده دقیقه در حین اجرای برنامه صرفه‌جویی می‌کنید. برنامه‌ریزی کارهای روزانه فقط حدود ده تا دوازده دقیقه از وقت شما را می‌گیرد ولی با این سرمایه‌گذاری کوچک در وقت می‌توانید دست کم حدود دو ساعت از وقتی را که در طی روز تلف می‌کنید یا به پراکنده‌کاری می‌پردازید، صرفه‌جویی کنید.

شاید با فرمول شش P آشنا باشید: «Proper prior Planning Prevents Poor Performance»  

یعنی: «برنامه‌ریزی قبلی مناسب، مانع عملکرد ضعیف می‌شود.»

برنامه‌ریزی کار بسیار ساده‌ای است. تنها چیزی که لازم دارید یک صفحه کاغذ و یک قلم است. همیشه کارها را از روی یک فهرست انجام دهید. هر کار جدیدی که پیش می‌آید آن را قبل از انجام دادنش به فهرست اضافه کنید. از همان اولین روزی که کارهای خود را برای همیشه از روی فهرست آغاز کنید. میزان بهره‌وری و بازدهی شما 25 درصد یا بیشتر افزایش می‌یابد.

فهرست کارهای روز بعد را، از شب قبل، و پس از تمام شدن کار روزانه تهیه کنید. ابتدا کارهایی را که هنوز تمام نکرده‌اید و سپس کارهایی را که باید روز بعد انجام دهید وارد فهرست کنید. وقتی که فهرست کارهایتان را از شب قبل تهیه می‌کنید، ضمیر ناخودآگاه شما در تمام مدت خواب، روی این فهرست کار می‌کند. وقتی که بیدار می‌شوید ایده‌ها و آگاهیهایی دارید که با استفاده از آنها می‌توانید کارتان را بهتر و سریع‌تر از آنچه در آغاز تصور می‌کردید انجام دهید.

به ترتیب زیر عمل کنید:

1) یک فهرست اصلی تهیه کنید که در آن همه کارهایی را که فکر می‌کنید می‌خواهید درآینده انجام دهید ثبت کنید. بعداً می‌توانید اقلام این فهرست را مرتب کنید.

2) یک فهرست ماهانه داشته باشید که آن را در پایان هر ماه برای ماه آینده تهیه کنید. این فهرست احتمالاً حاوی اقلامی است که از فهرست اصلی به آن منتقل کرده‌اید.

3) یک فهرست هفتگی داشته باشید که در آن تمام هفته‌تان را پیشاپیش برنامه‌ریزی کنید. این فهرست همان‌طور که در طول هفته مشغول امور جاری هستید تکمیل می‌شود.

4) سرانجام، باید اقلامی از فهرستهای ماهانه و هفتگی را به فهرست روزانه خود منتقل کنید. این موارد کارهای معینی هستند که باید در روز بعد به اتمام برسانید.

درطی روز، همان‌طور که پیش می‌روید، در فهرست روزانه کارهایی را که به انجام می‌رسانید تیک بزنید. این عمل در شما احساس موفقیت و حرکت به جلو ایجاد می‌کند. وقتی می‌بینید که دارید مطابق فهرست خود پیش می‌روید انگیزه و انرژی پیدا می‌کنید. این عمل اعتماد بنفس شما را افزایش می‌دهد و کمک می‌کند تا بر سستی و تعلل غلبه کنید.

همچنانکه به طور منظم از روی فهرستهای خود کار می کنید احساس پیشرفت مثبت در شما تقویت می‌شد و همین شما را قادر می‌سازد برسستی و تعلل خود غلبه کنید. این احساس پیشرفت انرژی بیشتری به شما می‌دهد و شما را در سراسر روز به کار وامی‌دارد.

یکی از مهم‌ترین قواعد کارآیی فردی قاعده 10 به 90 است. این قاعده می‌گوید: همان 10 درصد وقت اولیه‌ای که قبل از شروع به اقدام صرف برنامه‌ریزی و تنظیم کار خود می‌کنید به اندازه 90 درصد از وقتی را که صرف انجام دادن ان کار می‌کنید صرفه‌جویی می‌کند. کافی است قاعده را یک بار آزمایش کنید تا به شما ثابت شود.

نتیجه:

وقتی پروژه‌ای در پیش دارید، هر پروژه‌ای که باشد، اول فهرستی از تمام مراحلی که باید برای اتمام آن از ابتدا تا انتها طی شود تهیه کنید. کارهای پروژه‌ را به ترتیب اولویت‌بندی و توالی مرتب کنید. همه را روی یک صفحه کاغذ یا در کامپیوتر وارد کنید تا بتوانید ببینید. آنوقت یکی‌یکی برای انجام دادن کارها اقدام کنید. از حجم کارهایی که با این روش انجام می‌گیرد حیرت خواهید کرد.


نظرات شما ()

از: یک زن و شوهر  چهارشنبه 86/1/22  ساعت 9:0 صبح  

چگونه در انجام کارهای روزانه، بیشترین کارایی را داشته باشیم؟ (2)

تکنیک اول: هدف خود را دقیقاً مشخص کنید

ناپلئون هیل: برای موفقیت، داشتن یک ویژگی لازم است: مشخص بودن هدف؛ یعنی آگاهی از خواسته و اشتیاق سوزان برای رسیدن به آن.

روشن بودن هدف مهم‌ترین اصل بهره‌وری فردی است. مهم‌ترین دلیلی که بعضیها می‌توانند کارها را سریعتر انجام دهند این است که اهدافشان کاملاً واضح و مشخص شده است و از آنها منحرف نمی‌شوند. در این مقاله خواهید آموخت که چگونه اهداف خود را مشخص کرده و برای آنها برنامه‌ریزی کنید.

یکی از دلایل اصلی تعلل و نداشتن انگیزه، روشن نبودن هدف، و در نتیجه سردرگمی نسبت به کاری است که باید انجام بدهید. پس باید در هر کاری که انجام می‌دهید تمام سعی خود را در روشن کردن هدف به کار بگیرید.

بهترین کار این است: افکارتان را بنویسید.

برای مشخص کردن و رسیدن به اهداف، هفت مرحله وجود دارد. با عمل کردن به هر یک از این هفت مرحله می‌توانید بهره‌وری خود را دو تا سه برابر کنید.

مرحله اول: دفیقاً مشخص کنید چه می‌خواهید. یا خودتان به تنهایی مشخص کنید یا با رئیس‌تان بنشینید و آنقدر در مورد هدفها و برنامه‌هایتان بحث کنید تا کاملاً برایتان روشن شود که از شما چه انتظاراتی دارد و با چه اولویتهایی.

یکی از بدترین استفاده‌های نادرست از وقت آن است که کاری را که اصلاً نباید انجام می‌دادید، به بهترین وجه انجام داده‌اید!!!

استیفن کاوی می‌گوید:«پیش از شروع تلاش برای بالا رفتن از نردبان موفقیت، اول مطمئن شوید که نردبان را به ساختمان مناسب تکیه داده‌اید.»

مرحله دوم: اهدافتان را روی کاغذ بنویسید. وقتی اهدافتان را می‌نویسید، آنها را به شکل شفاف و قابل لمسی در می‌آورید. از طرف دیگر، هدف یا برنامه‌ای که نوشته نشده باشد چیزی جز آرزو یا رؤیا نیست و هیچ نیرویی در پشت خود ندارد. اهداف نوشته نشده منجر به سردرگمی و ابهام و گمراهی و اشتباهات بسیار می‌شوند.

مرحله سوم: برای هدف خود زمان تعیین کنید. هدف یا تصمیمی که مهلت مشخصی نداشته باشد ضرورت و فوریتی ندارد. نداشتن مهلت معین در انجام کارها، طبیعتاً باعث می‌شود که در کار تعلل کنید و بخش‌ ناچیزی از آن را انجام دهید.

مرحله چهارم: تمام کارهایی را که فکر می‌کنید باید برای رسیدن به هدف باید انجام دهید، فهرست کنید. این فهرست تصویر قابل مشاهده‌ای از هدف یا برنامه را در اختیارتان می‌گذارد و مسیر کار را مشخص می‌کند و احتمال رسیدن به هدف را به طور چشمگیری افزایش می‌دهد.

مرحله پنجم: فهرستی را که تهیه کرده‌اید، اولویت‌بندی و مرحله‌‌بندی کنید. مشخص کنید که قبل و بعد از هر قسمت، چه کارهایی باید انجام شود. با داشتن یک هدف نوشته شده و یک برنامه‌ریزی منظم، کارآیی و بهره‌وری شما بسیار بیشتر از فردی خواهد بود که هدفهایش را در ذهنش نگه می‌دارد.

مرحله ششم: بدون اتلاف وقت، بر اساس برنامه‌ریزی انجام شده دست به کار شوید. برنامه متوسطی که بسیار خوب اجرا شود، به مراتب بهتر از یک برنامه عالی است که هیچ اقدامی در جهت اجرای آن صورت نگیرد. برای رسیدن به هر موفقیتی اجرا یعنی همه چیز.

مرحله هفتم: تصمیم بگیرید که هر روز کاری را انجام دهید که شما را به سوی هدف اصلی سوق دهد. این کار یا فعالیت را در برنامه روزانه خود بگنجانید.

 مدت زمان معینی ورزش کنید. تعداد مشخصی واژه جدید از یک زبان خارجی یاد بگیرید. هرگز روز خود را تلف نکنید. مدام به جلو حرکت کنید. توقف نکنید.

همین عزم جزم، همین نظم رفتاری، کافی است تا شما را تبدیل به یکی از پرکارترین و موفق‌ترین افراد نسل خودتان کند.

هدفهای شفاف نوشته شده تأثیر شگفت‌آوری روی قدرت تفکر شما دارند . انگیزه  و تحرک لازم را برای وارد شدن به مل در شما ایجاد می‌کنند، خلاقیت شما را بر‌می‌انگیزند و نیروی شما را آزاد می‌کنند و مثل هر عامل مؤثر دیگری به شما کمک می‌کنند تا بر تعلل و درنگ خود غلبه کنید.

هر چه هدف بزرگتر و روشن‌تر باشد برای رسیدن به آن مشتاق‌تر می‌شوید.

هر چه به هدفهایتان بیشتر فکر کنید انگیزه‌ی شما برای دستیابی به آنها بیشتر می‌شود. هر روز به هدفهایتان بیندیشید و آنها را مرور کنید. هر روز صبح که آغاز به کار می‌کنید، برای آنکه به مهم‌ترین هدف‌تان برسید، به مهم‌ترین کاری که می‌توانید در آن روز به انجام برسانید بپردازید.

نتیجه:

همین الان دفتری را به این کار اختصاص دهید و در صفحه اول آن فهرستی از اهدافی را که می‌خواهید در سال آینده به آنها برسید تهیه کنید. هدفهایتان را به صورتی بنویسید که گویی یک سال گذشته است و همگی تحقق یافته‌اند. در تهیه فهرست از زمان حال مثبت و ضمیر اول شخص استفاده کنید تا ضمیر ناخودآگاه شما بلافاصله آنها را بپذیرد. مثلاً می‌توانید بنویسید:« من سالی...تومان درآمد دارم» یا « وزن من ....کیلو است » یا « من فلان اتومبیل را می‌رانم».

بعد به سراغ اهدافی که نوشته‌اید بروید و هدفی را انتخاب کنید که رسیدن به آن بیشترین تأثیر مثبت را در زندگی شما خواهد داشت. این هدف را -  هر چه هست - روی یک صفحه دیگر دفتر خود بنویسید و برای آن مهلتی تعیین کنید.سپس برنامه‌ریزی کنید و طبق برنامه دست به کار شوید. هر روز کاری را انجام دهید که شما را به آن هدف نزدیک‌تر کند. همین تمرین به تنهایی می‌تواند زندگی شما را عوض کند!


نظرات شما ()

از: یک زن و شوهر  شنبه 86/1/18  ساعت 8:49 عصر  

چگونه در انجام کارهای روزانه، بیشترین کارایی را داشته باشیم؟ (1)

هرگز برای انجام تمام کارهایمان، وقت کافی وجود ندارد و نخواهد داشت. در این مجموعه، تکنیکهایی را فرا خواهید گرفت تا بتوانید کارهایی که هر روز بر سرتان می‌ریزد را به روش صحیح برنامه‌ریزی کرده و با آن روبرو شوید.

مقدمه: از نظر ذهنی خود را آماده کنیم

هیچوقت برای تمام کارهایی که باید انجام دهید فرصت کافی وجود ندارد. شما همواره در کار و مسؤلیتهای فردی و پروژه‌ها؛ و کوهی از مجله‌ها و کتابهایی غرق شده‌اید که خیال دارید یکی از همین روزها به محض اینکه کارهای عقب افتاده را به روز رساندید، به سراغشان بروید.

اما واقعیت این است که هیچوقت نمی‌توانید کارهای عقب‌افتاده را به روز برسانید. هیچوقت نمی‌توانید بر وظایف دشوارتان غلبه کنید. هیچوقت نمی‌توانید آنقدر از کارها جلو بیفتید که بتوانید به سراغ تمام آن کتابها و مجله‌ها و سرگرمیهایی که همیشه آرزویش را داشته‌اید بروید.

این فکر را هم از سرتان بیرون کنید که می‌توانید بهره‌وری خودتان را بیشتر کنید و مشکلاتی را که در زمینه مدیریت زمان دارید برطرف سازید. هر اندازه هم بر تکنیکهای بهره‌وری فردی مسلط باشید، همیشه بیشتر از زمانی که در اختیار دارید ، کارهایی هست که باید انجام دهید.

برای اینکه بتوانید وقت و زندگی خود را تحت اختیار بگیرید، فقط یک راه وجود دارد، و آن هم تغییر نحوه‌ی تفکر و کار و روبرو شدن با کارهایی است که هر روز بر سرتان می‌ریزد. کنترل شما بر کارها و فعالیتهایتان در حدی است که بتوانید از انجام دادن بعضی از کارها دست بکشید و در عوض کارهایی را شروع کنید که واقعاً در زندگی شما تغییری ایجاد میکنند. گالیله در جایی نوشته است: نمی‌توان به کسی چیزی را که نمی‌داند یاد داد. فقط می‌توان او را از آنچه می‌داند آگاه کرد.

هیچ شکی نیست که بعضی‌ها از بقیه بهتر عمل می‌کنند، زیرا کارها را به روش متفاوتی پیش می‌برند و کار درست را با روش درست انجام می‌دهند. بخصوص از وقتشان ‌بسیار بهتر از آدمهای معمولی استفاده می‌کنند. رمز هر موفقیت بزرگ در زندگی این است که بتوانید ذهنتان را تمام و کمال روی مهم‌ترین کاری که دارید متمرکز کنید، آن را درست انجام دهید و به طور کامل به پایان برسانید.

حتماً شما هم مثل بیشتر مردم دچار زیادی کار و کمی وقت هستید. در حالی که تلاش می‌کنید کارهای عقب‌افتاده را به روز برسانید، کارها و وظایف جدید مثل امواج به سوی شما می‌آیند. به همین دلیل هرگز نمی‌توانید تمام کارهایی را که به عهده دارید انجام بدهید. هیچوقت نمی‌توانید کارهایتان را به روز برسانید. همیشه در بعضی از کارها و وظایف، و احتمالاً در بیشتر آنها، از برنامه عقب خواهید بود.

هر انسانی که بتواند خود را عادت بدهد که کارها را به وضوح اولویت‌بندی کند و کارهای مهم را سریعتر از بقیه‌ی کارها انجام دهد، می‌تواند به اندازه چند دور میدان مسابقه، از نابغه‌ای که زیاد حرف می‌زند و نقشه‌های عالی می‌کشد اما کمتر کاری را به انجام می‌رساند جلو بیفتد.

اگر اولین کار هر روز شما این باشد که سخت‌ترین کار را اول از همه انجام دهید، مطمئناً بقیه روزتان را می توانید براحتی سپری کنید زیرا سخت‌ترین کار آن روز را پشت سر گذاشته‌اید.

پس نکته بسیار مهم در انجام کارها این استکه: اگر دو کار مهم در مقابل خود دارید، اول با کار بزرگتر و سخت‌تر و مهمتر شروع کنید. خود را موظف کنید که بدون معطلی دست به کار شوید و ابتدا کار اول را به پایان برسانید و سپس کار بعدی را شروع کنید.

اصلاً فایده‌ای ندارد که بنشینید و مدت زیادی به کار سخت و مهم فکر کنید. رمز رسیدن به سطوح عالی کارآیی و بهره‌وری این است که عادت هر روز شما این شود که هر روز قبل از انجام دادن هر کار دیگری، مهمترین و سخت‌ترین کار را شروع کنید و به پایان برسانید. افراد موفق و تأثیر‌گذار کسانی هستند که مستقیماً  به سراغ کارهای اصلی خود می‌روند و خود را موظف می‌سازند که به طور مداوم و با تمام هم و غم کار کنند تا آن کارها را به انجام برسانند.

«قصور در اجرا» یکی از بزرگترین مشکلات امروز سازمانهاست. بسیاری از مردم فعالیت و جنب و جوش را با موفقیت اشتباه می‌گیرند. مدام حرف می‌زنند، مرتباً جلسات طولانی برگذار می‌کنند و برنامه‌های عالی طرح می‌ریزند. اما در تحلیل نهایی هیچکس کار مفیدی انجام نمی‌دهد و به نتایج دلخواه دست پیدا نمی‌کند.

حداقل 95 درصد از موفقیت شما در زندگی و کار به وسیله عادتهای مختلفی مقدر می‌شود که به مرور زمان در خود ایجاد می‌کنید. عادت تعیین اولویتها، عادت غلبه بر سستی و تعلل و مداومت در انجام دادن مهم‌ترین کار، یک مهارت ذهنی و جسمی است. پس می‌توانید این عادت را از طریق تمرین و تکرار فرا بگیرید تا در ضمیر ناخود آگاه شما حک شود و به صورت یک رفتار همیشگی در شما درآید. همین که این رفتار به عادت تبدیل شد، عمل کردن به آن به طور خود به خود و به راحتی صورت می‌پذیرد.

تمرین رمز تسلط بر هر نوع مهارتی است. خوشبختانه ذهن شما مثل عضله است و هر چه بیشتر آن را به کار بگیرید قوی‌تر می‌شود. با تمرین می‌توانید هر رفتاری را یاد بگیرید و هر نوع عادتی را که دوست دارید یا لازم می‌دانید در خودتان پرورش دهید.

برای پرورش عادت توجه و تمرکز به سه ویژگی کلیدی نیاز دارید که هر سه یاد گرفتنی هستند. این سه ویژگی عبارتند از: تصمیم‌گیری، انضباط، اراده.

1) تصمیم بگیرید عادت به انجام رساندن کارها را در خود بپرورانید.

2) باید خودتان را طوری منضبط کنید که بتوانید اصولی را که می‌خواهید یاد بگیرید بارها و بارها تمرین کنید تا در آنها تسلط پیدا کنید.

3) هر کاری را که انجام می‌دهید با عزم و اراده پشتیبانی کنید تا اینکه این عادت در وجودتان حک شود و به یکی از اجزای دائم شخصیت شما بدل گردد.

باید مدام به فواید و مزایای اهل عمل بودن، سریع کار کردن و تمرکز داشتن بیندیشید. خود را همان شخصی تصور کنید که کارهای مهم را با سرعت، به خوبی، و پی‌گیرانه انجام می‌دهد. تصویر ذهنی شما از خودتان تآثیر عمیقی بر رفتار شما دارد.

خود را به صورت شخصی که می‌‌خواهید در آینده باشید مجسم کنید. همانطور که جیم کتکارت، سخنران حرفه‌ای می‌گوید: «شما تبدیل به همان شخصی می‌شوید که تجسم می‌کنید.»

در مقالات بعدی به شما 21 روش و تکنیک آموزش داده خواهد شد که همگی ضروری و لازمند. با توجه به موقعیت و نوع کاری که می‌خواهید انجام دهید، می‌توانید روش(ها) مورد نظر را تعیین کنید؛ با هر نظم و ترتیبی که در شرایط کنونی به نظرتان معقول می‌رسد.


نظرات شما ()

از: یک زن و شوهر  جمعه 85/12/11  ساعت 12:41 عصر  

توطئه جدید یهود

پیدا شدن قبر مسیح، پسرش، مریم مجدلیه و مریم مقدس!


ورودی غار در حومه اورشلیم


باستان شناسان اسرائیلی ادعا کرده اند که محل دفن مسیح و خانواده اش را در غاری نزدیک در شهر بیت‌المقدس کشف کرده اند. مجله تایمز درشماره این هفته خود اعلام کرد که جمیزماکرون کارگردان پرآوازه آمریکایی، کارگردان فیلم تایتانیک، فیلم مستند جنجالی را درباره کشف مقبره مسیح ناصری، پسرش و مریم مجدلیه ساخته است و فردا دوشنبه، در نیویورک طی کنفرانس خبری فیلم مستند تاریخی خود را با مدارک و اسناد موثق، به جهان ارائه خواهد کرد.
به گزارش پایگاه خبری موعود، مجله تایمز درشماره این هفته خود در گزارشی نوشت، جمیزماکرون کارگردان پرآوازه آمریکایی، کارگردان فیلم تایتانیک، فیلم مستند جنجالی را درباره مسیح ناصری ساخته است.
این فیلم که جمیز کامرون تهیه کننده آن و ژاکوبسکی کارگردانی آنرا برعهده دارد، ادّعا کرده که عیسی مسیح برخلاف ادعّای مسیحیّان بعداز مصلوب شدن به آسمان عروج نکرده است و غاری که قبر مسیح درآن قراردارد، درنزدیکی اورشلیم کشف شده است!
این ادعا، که یادآور فیلم جنجالی «داوینچی کد» است، پرده از یک توطعه گسترده، برای سست کردن بنیان اعتقادی مسحیت و اثبات ادعاهای یهودیان مبنی بر پیامبر نبودن عیسی مسیح (ع) برداشته است.
کامرون ادعا کرده است که عیسای درودگر، صاحب پسری از مریم مجدلیله است!
اسرائیلیها ادعا می کنند که کارگران ساختمانی اسرائیلی بیست و پنج سال پیش هنگام حفاری برای ساخت یک ساختمان جدید در پارک صنعتی تالپیوت درحومه بیت المقدس این غار کشف کرده اند.
به گزارش موعود، مجله تایم نوشت، اکنون غبارها کناررفته، غار دوهزارساله ، حاوی 10 تابوت سنگی کشف شده است. بیست و پنج سال پیش، باستان شناسان این ده سنگ قبر را به آزمایشگاه انتقال داده اند و 20 سال است که برروی خط نوشته های روی آن کار می کنند واکنون توانسته اند نامهای روی سنگ قبرها را بخوانند: عیسی، پسر ژوزف، مریم، مریم، یوفا و یهودا، پسر عیسی.
در اورشلیم قدیم، برای قرنها مسیحیان، مقبره خالی مسیح را درکلیسایی واقع دریک گورستان مقدس عبادت می کردند. اما اکنون جیمزکامرون و ژاکوبسکی با ارائه شواهدی نظیر آزمایشات DNA، شواهد باستانشناسی و اشاراتی از کتاب مقدس، ادعا می کنند که آن ده سنگ قبر متعلق به مسیح و خانواده اوست!
مجله تایمز همچنین گزارش داد که جمیزکامرون روزدوشنبه دریک کنفرانس مطبوعاتی درنیویورک، افشاء خواهد کرد که سه تابوت از این 10 تابوت متعلق به عیسی ناصری ،مادرش مریم مقدس، ومریم مجدلیه همسرش است!
به گزارش تایمز این فیلم مستند قراراست به زودی درشبکه دیسکاوری کانال چهار انگلیس ، تلویزیو ن کانادا وکانال 18 اسرائیل به نمایش گذاشته شود.
مجله تایمز پیش بینی می کند که این نمایش این مستند 90 دقیقه ای مورد اعتراض شدید مسیحیان قرارگیرد.
مریم مجدلیه که بود؟
مریم مَجدَلیه یا ماری ماگدالیون از شخصیت‌های اصلی در دین مسیحیت بشمار می‌رود. از مریم در کتاب عهد جدید به عنوان پیرو مؤمن عیسی مسیح نام برده شده و کلیساهای کاتولیک رومی، ارتودوکس شرقی و انگلیکی او را جزو قدیسین می‌دانند.
بر پایه داستان انجیل مریم مجدلیه زنی تنفروش و بسیار زیبا بوده است.روزی اهل شهر به دنبال وی می‌‌افتند تا وی را سنگسار کنند.او می‌‌گریزد تا به عیسی می‌‌رسد.عیسی داستان را از پیگیران مریم می‌‌پرسد و آنان می‌‌گویند که ما می‌‌خواهیم او را از برای گناهانش سنگسار کنیم.عیسی می‌‌گوید بسیار خوب چنین بکنید ولی اولین سنگ را کسی بزند که گناهی نکرده باشد.این سخن عیسی ایشان را شرمنده و پراکنده ساخت و جان مریم مجدلیه رهانیده شد.
با این همه وجود شخصیتی تاریخی به نام مریم مجدلیه و شیوه زندگی او محل بحث و شک است.تا جایی که حتی گفته می شود مریم مجدلیه نه تنها زنی بدکاره نبوده، بلکه او از خانواده ای سلطنتی می باشد و عیسی مسیح با او ازدواج نمود.
گفته می شود که حتی انجیلی به مریم مجدلیه منسوب است که در آن ذکر شده که مسیح مصلوب نشده و تنها انجیلی است که روایتش با قرآن شباهت دارد.


نظرات شما ()
   1   2      >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

برف و شیره
کارت ایرانسل بی‌مصرف است
انگیزه های غلط برای بچه دار شدن
نکاتی جالب در مورد امضا
تخم مرغ و آقای رئیس جمهور
[عناوین آرشیوشده]

فهرست


157445 :کل بازدید
1 :بازدید امروز
2 :بازدید دیروز

اوقات شرعی


حضور و غیاب


یــــاهـو

درباره خودم


بازار شپش فروشها
یک زن و شوهر
ما یک زن و شوهریم که طبق تحقیق از یک سالگی دنبال هم میگشتیم تا بالاخره همدیگه رو پیدا کردیم. جالب اینجاست که هر دومون متخصص بورس شپش هستیم.

لوگوی خودم


بازار شپش فروشها

لوگوی دوستان













لوگوی دوستان


لینک دوستان


انجمن تفکر مبانی
غریب آشنا
رایحه کودکی

آوای آشنا


اشتراک


 

آرشیو


گذشته
علمی
طنز
جالب

طراح قالب